تجربه جدید

danial Bahrami (dani) danial Bahrami (dani) danial Bahrami (dani) · 1403/12/18 22:18 · خواندن 1 دقیقه

دیروز موتورو دادم تعمیر و بهم گفت یه روز کار داره. وسطا روز بارون شروع شد. تازه از اینجا جذاب میشه :) ساعت 18:20 موتورسازی زنگ زد بیا موتور رو ببر، ولی ولی بارون! 

تاحالا تو بارون رانندگی نکرده بودم.

وسایل رو دادم به بابا با ماشین ببره ، منم فقط به گوشی برداشتم رفتم موتورسازی. موتور رو گرفتم، داشت بارون می‌ومد شوید نبود ولی مدلش طوری بود که زیاد پایانی زیرش موش آبکشیده میشی. 

راه افتادم...

بارون میزد به صورتم، کم کم کاپشنم خیس خیس شد، از لبه کلاه کاپشنم آب می‌چکید، خودتون وخامت اوضاع رو درک کنید:)

و از حسش بگم... تجربه ای که خیلی حس قشنگ داشت، صدای بارون و لاستیک ها اون هوا...

تجربه ای خاص که شبیهش واقعا نیست