شیشه
ما همانند شیشه بودیم، اگر پاکمان میکردند، میدرخشیدیم , اما انها شکستند، ماهم بریدیم!
ما همانند شیشه بودیم، اگر پاکمان میکردند، میدرخشیدیم , اما انها شکستند، ماهم بریدیم!
عجیبترین و شگفتانگیزترین چیز درمورد زندگی برای من همیشه این بوده که مهم نیست تو چی از سر گذروندی، در نهایت صبح میشه و خورشید طلوع میکنه. انگار که جهان جدای از همهی دردهای تو به کار خودش ادامه میده
یکی از نشانههای اینکه اصلا داره خوش نمیگذره اینه که تنها عکسایی که به گالریم اضافه میشه اسکرین شاته
دم این رفیقمون گرم گفت بریم باشگاه، دو نفر بودیم، بزور اونکی رفیقمون هم برداشتیم.
واقعا باشگاه با رفیقا هم حال میده هم انرژیت بیشتره🔥
هر روز خسته تر از دیروزم...
هی میام زورمو جمع کنم باز نمیشه که خوب بشه. برقا قطع میشه، اب قطع میشه، گرمت بیشتر میشه، شوتا گل نمیشه و بازم شوتا گل نمیشه و این خستگی هی کم که نمیشه هیچ بیشترم میشه...
حاظر فقط کار کنم، ولی اون دانشگاه کوفتی رو نبینم
فقط کار و تمرین همین و بس، هی بپرسن کجایی بگم سرکار یا بگم دارم میرم تمرین، خیلی کیف میده واقعا
بدون تمرین کی میره مسابقه اخه🤦
مرد خوب مسابقات رو دو هفته عقب بنداز ، کی توی جنگ تمرین رفته اخه
تنها زیرساختی که دیگه برنمیگرده عمر و جوونی ما بود، بقیه همشو میشه از نو ساخت :)