ورزش از اونور با پیرمرد

اینجا بالا پایین ورزش رو بصورت خودمونی کنار هم خواهیم دید🏀✌️ حرف دلت هم من میگم NEVER BACK DOWN

صبح میشه این شب

danial Bahrami (dani) danial Bahrami (dani) 7 مرداد 08:13 · danial Bahrami (dani) ·

عجیب‌ترین و شگفت‌انگیزترین چیز درمورد زندگی برای من همیشه این بوده که مهم نیست تو چی از سر گذروندی، در نهایت صبح میشه و خورشید طلوع میکنه. انگار که جهان جدای از همه‌ی دردهای تو به کار خودش ادامه میده

منتظر خبر

danial Bahrami (dani) danial Bahrami (dani) 31 خرداد · danial Bahrami (dani) ·

میخوایم برگردیم تهران، فقط منتظر خبریم که ببینیم چطوریه اوضاع اونجا. نه ماهواره داریم نه اینترنت آزاد که بشه خبر های درست رو گرفت.

خبرگزاری های ایرانی هم که یطور صحبت میکنن که انگار وضعیت جنگی نیست اصلا...

خبر ها خوب باشه، دلمون لک زد برای شهر و وسایل خونمون...

بدتر از دی روز

danial Bahrami (dani) danial Bahrami (dani) 30 خرداد · danial Bahrami (dani) ·

هر روز خبر های خوبی نمیاد از خونمون...

انقدر دیشب بد بود که نگو دوتا جت اسرائیل از بالا سر این خونه که توی شمال اومدبم با صدای زیاد رد شد.

صبح پاشدم بزور و ورزشم رو کردم، انرژی کافی نداشتم ولی یک ساعت خودم رو مشغول کردم تا ذهنم به هم ریخته تر نشه.

مسافرت اجباری مال خر است...

روز دوم مسافرت اجباری

danial Bahrami (dani) danial Bahrami (dani) 29 خرداد · danial Bahrami (dani) ·

اینترنت بزور پیدا میشه حدود ساعت 2 ظهر دیروز اخرین دسترسی به اینترنتم بود، امیدوارم با این اینترنت ضعیف اپلود بشه الان...

از همه چی قطعیم، روزا اگر نگرانی این موشک ها و بزن بزن ها بگذاره یک ساعت درس میخونم ، با خانواده بازی های تخته ای میکنیم و روز رو توی نگرانی از عزیزانمون تموم میکنیم.

بعد این همه افتاب خون، میگذره این روزها بزور

 

دیدیم ولی چی شد برامون...

هرصدایی میشنوم میگم زد هوایی و موشک بالاسرمه...

میگم الان میرنه و خودمو اروم میکنم میکم مارو نمیزنه ولی روراست باشیم شاید زد...

دیشب حداقل با صدای این جنگ نخوابیدم ...

ترک اجباری

danial Bahrami (dani) danial Bahrami (dani) 27 خرداد · danial Bahrami (dani) ·

خیلی حرف دارم خیلیی برای اینکه مجبورم خاطرات و مادیات زندگیم رو همینجا بگذارم و برم و نمیدونم برگردم دوباره میبینمشون یا نه...

دیگه در خونه رو تا چند دقیقه دیگه می‌بندیم 

میبینمت اتاقم...

وسایل رو جمع کردم

danial Bahrami (dani) danial Bahrami (dani) 27 خرداد · danial Bahrami (dani) ·

لباس و وسایل ضروری ولی...

کمد لباسم...

کفش های ورزشیم.‌..

وسایلم...

موتورم...

الان میفهمم چیا داشتم و بهشون توجه نمیکردم... یک هفتس کلاه خریدمو اصلا نگذاشتم سرم ولی باید همونطوری بگذارمش تو کمدم که اگر دوباره برگشتم بپوشم....

از همه مهم تر توپ بسکتبالم... کل اتاقم و خاطراتش مربوط به همون توپه که الان نمیتونم ببرمش...

دوست دارم توپ من🏀

هر جور فکر میکنم نمیتونم اتاقم رو ول کنم برم بگم اگر ترکید ترکید...

خیلی وسیله دارم که با زحمت خریدمشون، از موتور تو پارکینگ که بعد ۵ سال کار خریدم و با کل خانواده حنگیدم تا نگهش دارم تا اون اسپیکر و مدال و کیف و کفشی که خودم گرفتم و بقیه برام گرفتن... خاطرست همه اینا